اهمالکاری چیست؟
به زبان ساده اهمالکاری یا تعلل خودداری از انجام وظیفهای است که باید تا موعد مشخصی انجام شود که انجام ندادن آن پیامدهای منفی به وجود میآورد؛ ولی با این وجود فرد از انجام آن سر باز میدارد.
اهمالکاری در اکثر افراد جامعه دیده میشود، اما در افرادی که دارای کمالکرایی هستند یا به نوعی وسواس به انجام کارها به بهترین شکل دارند در بالاترین سطح خود است.
افراد کمالگرا چه رفتارهایی دارند؟
افراد کمالگرا بهطور اجباری و وقفهناپذیر، برای رسیدن به اهداف دست نیافتنی، تلاش و تقلا میکنند و تنها به تلاش برای اهدافی راضی میشوند و آنها را خوب و کافی میدانند که بالاترین مرتبه در هر چیز را دارا باشد.
و البته این دید نسبتا خوب به اهدافی که سخت گیرانه انتخاب کردهاند تنها مدت کنی همراه آنهاست؛ و پس از اینکه کمی در راه رسیدن به هدفشان تلاش کرده و مقدار کمی از مسیر را پیمودند، دوباره به این فکر میافتند که شاید این مسیر به اندازه کافی برای آنها خوب نیست، و کارها در سطحی که باید خوب پیش نمیروند و …
و درنهایت با سختگیری روی انجام کارها و مناسب ندانستن جزئیات مسیر دوباره نسبت به مسیری که در آن قدم گذاشته و درحال طی کردن آن هستند دلسرد میشوند و آن را رها میکنند.
چرا افراد کمالگرا دچار اهمالکاری میشودند؟
دلیل اول این است که افراد کمالگرا توانایی برنامهریزی برای انجام کاری را ندارند؛ و حتی اگر بتوانند برنامهریزی هم بکنند توانایی پیش بردن برنامه در زمان مشخص شده را ندارند.
زیرا؛ به قدری درگیر جزئیات میشوند که زمان انجام آن کار، بسیار بیشتر از زمان استاندارد آن میشود. به عنوان مثال اگر انسانهای معمولی برای تمیز کردن منزل ۲ ساعت زمان میگذارند، ممکن است فرد کمالگرا ۶ ساعت زمان صرف کند. همین درگیری با جزئیات موجب میشود رسیدگی به کارهای اصلی و برنامهریزی برای انجام تمام کارها دشوار باشد.
و درواقع همین ناتوانی در برنامه ریزی و درنهایت ناتوان بودن از انجام کارها در زمان مشخص باعث نا امیدی فرد کالگرا میشود که در طولانی مدت باعث میشود فرد از قدم گذاشتن در مسیرهای جدید بترسد و خود را برای دستیابی به اهداف جدید ناتوان و نالایق بداند.
زیرا؛ ارزش خود را با میزان بهرهوری و دستاوردهای خود اندازهگیری میکنند. کسی که خودش را برای رسیدن به اهداف غیر واقعی، تحت فشار قرار میدهد، به ناچار خود را در معرضِ دامِ ناامیدی نیز قرار میدهد.